بسم الله
بانو سلام!
من آمده ام با دو چشم تر
جان رضا(ع)!
بیا و من ِ خسته را بخر
رویی سیاه و
دست ِ تهی، بی قرار تو؛
بانو!
دوباره آمده ام تا به پشت در
افتادم از
مقابل چشمان گنبدت؛
هی میزنم
مقابل چشم تو بال و پر
جان میکند
دلم، تو بیا قدر فاتحه؛
قرآن بخوان
برای دل ِ مرده؛ مختصر
کرب و بلا و
مشهدم انگار رد شده ست
بانو تو
آبروی مرا بیش از این مبر
ح.م