بسم الله
هر دم صدا کردم به دل نام شما را
حس کرده قلبم ناز دستان خدا را
فرصت ندادی تا بگویم من که هستم!
هر دفعه حاجت داده ای فوراً گدا را
پاکیزه تر از آب کوثر بوده ای تو؛
در سعی چشمان تو دیدم من صفا را
ردّ نگاهت را گرفتم، تا خدا رفت
چشمت مسلمان کرده جانا انبیا را
گمراهی از راه تو ممکن نیست؛...وقتی؛
حتی هدایت کرده ای اهل بلا را
از نسل شیطان بوده هر کس بی شما بود
در حق تان هر کس روا کرده جفا را
بزم شراب و هتک حرمت های دائم
بر ما تداعی میکند یک ماجرا را
گنجینه ای از داغ بی پایان عشقی؛
در سامرایت دیده ام من کربلا را
ح.م
بزم شراب و هتک حرمت های دائم
بر ما تداعی میکند یک ماجرا را . . .
سلام و نور... چند روز قبل داشتم به این فکر میکردم که با این آدمهای گنگ و گمراه و گم شده،چقدر خوب، چقدر بهتر که قبر مادرمان بینشان است....